by محمدرضا طهرانی | آذر 5, 1398 | کتاب
“بریت ماری کل شب را بیدار میمانَد. به این کار عادت دارد. وقتی آدم همیشه برای یک نفر دیگر زندگی کرده باشد، همینطور میشود”. بریت ماری زنی بیش از حد منظم و پایبند به اصول است. همه او را به اسم زن غُرغُرو میشناسند اما در حقیقت اینطور نیست، او فقط نمیداند...
by محمدرضا طهرانی | آبان 20, 1398 | کتاب
“وقتی به همسرم فکر میکنم، همیشه خرد کردن جمجهی دوست داشتنیش رو تصور میکنم، خالی کردن مغزش، تلاش برای رسیدن به جواب سوالهای اساسی در یک ازدواج: به چی فکر میکنی؟ چه احساسی داری؟ ما چه بر سر هم آوردیم؟ ما چه خواهیم کرد؟” “دختر...
by محمدرضا طهرانی | آبان 15, 1398 | کتاب
“من نمیدونم قانونو کی نوشته، ولی میدونم هیچکجای دنیا هیچ قانونی نیست که آدمیزادو گشنه بخواد” “داشتن و نداشتن” (۱۹۳۷) رمان کوتاهی از نویسندهی برجستهی معاصر آمریکایی و برندهی جایزه نوبل ادبیات، ارنست همینگوی است. این رمان شاید...
by محمدرضا طهرانی | آبان 3, 1398 | کتاب
مجموعه داستان “دو دنیا”، نوشتهی گلی ترقی، در واقع ادامهی بخشهایی از کتاب “خاطرههای پراکنده” از همین نویسنده است. “دو دنیا” مشتمل بر ۷ داستان با عناوین “اولین روز”، “خانمها”، “آنسوی دیوار”،...
by محمدرضا طهرانی | مهر 20, 1398 | کتاب
“نزدیک که میشد همیشه دلش میگرفت- قدیم میآمد و چهارراه، کتابی میشد که تند تند ورق میخورد”. بخشی از کتاب “کوچه ابرهای گمشده”، رمانی که قرار بود برای نخستینبار با نام “پایان، محل رویت است”، توسط نشر ثالث در سال ۱۳۸۷ منتشر شود،...