by محمدرضا طهرانی | فروردین ۲, ۱۴۰۲ | درسآموخته
سال ۱۴۰۱ دقیقا مثل همون شعر سهراب که میگه: به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم میگذرد آنچنانی که فقط خاطرهای خواهد ماند… بله اینجوری بود که تلخترین سالی که زندگی کردم گذشت. البته فقط برای من تلخ نبود. برای خیلیها اینطوری...
by محمدرضا طهرانی | اردیبهشت ۲۵, ۱۴۰۱ | درسآموخته
برنامهریزی کردن یک مسئله بسیار مهم و کاربردی برای رسیدن به اهدافی است که ما برایشان در تلاش هستیم. اما من به عنوان کسی که به صورت تخصصی در حوزه برنامهریزی و مدیریت پروژه همیشه در تیمهای مختلفی شاغل بوده ام، حسب تجربه میدانم که برنامهریزی کردن همیشه هم خوب نیست....
by محمدرضا طهرانی | فروردین ۲۵, ۱۴۰۱ | درسآموخته
یکی از سوالاتی که قبلا خیلی از خودم میپرسیدم، چرایی کم بودن سرانه مطالعه در ایران است. اصلا این سرانه مطالعه را چگونه حساب میکنند؟ راستش خیلی به نحوه حساب و ارائه آمار آن در ایران مطمئن نیستم. هرچقدر هم سرچ کردم به نتیجه منطقی، یکسان، قابل رصد حتی، نرسیدم. هرچند که...
by محمدرضا طهرانی | شهریور ۱۹, ۱۴۰۰ | درسآموخته
این روزها در حال نوشتن یک نمایشنامه کمدی هستم. نمایشنامه ای که از حدود ۲۰ تیر ۱۴۰۰ شروعش کردم. “حرف اول اسمت…” از یک قول و علاقه شخصی در اهدافم قرار داده شد. حوالی ۹ مهر ۱۳۹۶ بود که در اینستاگرام به یکی از کمدین های تئاتر پیام دادم. از او راهنمایی...
by محمدرضا طهرانی | تیر ۵, ۱۴۰۰ | درسآموخته
این مجموعه داستان در پی یک باور و یک انگیزه شکل گرفت. بیان انگیزه نوشتن این دوازده داستان کوتاه بماند برای بعد. اما باوری که درون مایه همه این داستانها را دربر گرفته است چیزی نیست جز، عدم اعتقاد من به مفهومی به نام آرزو. ما در این زندگی که همه چیز آن به زمان محدود...
by محمدرضا طهرانی | اردیبهشت ۱۰, ۱۴۰۰ | درسآموخته
خوب داستان از اونجایی شروع شد که من بعد از نوشتن سه داستان کوتاه و دیدن بازخورد مثبت دوستان نسبت به پیشرفت خودم، شروع به جمع بندی و تصمیم گیری برای نوشتن یک کتاب کردم. در این بین یک ویدیو از استاد دولت آبادی هم بی تاثیر نبود. در این ویدیو ایشون معتقد هستند که جوانها...