قبل از هر چیزی باید به یک چیز مهم اشاره کنم. جادوگری بخش کوچکی از داستان محسوب میشود. این خلاف آن چیزی است که به شما میگویند. همه آنهایی که این مجموعه داستان را صرفا تخیل و جادوگری میدانند یا اصلا آن را نخواندهاند، یا حسب شنیدهها قضاوت میکنند و یا یک مطالعه گذرا یا ناتمام روی آن داشتهاند.
پس حرف اول و آخر، شما فقط یک داستان جادوگری نمیخوانید.
اما بیایید با شما روراست باشم. وقتی این کتاب را میخواندم، حسرت اینکه چرا انقدر دیر به سراغش رفتهام یا چرا اینقدر مقاومت برای خواندنش داشتم، دیوانهام کرده بود. اما دیگر وقتی برای تلف کردن باقی نمانده بود. فکر میکنید من وقت را تلف نمیکردم؟ خیر. سیر و خط داستان که پر از هیجان و تلاظم بود، اجازه دوری از آن را نمیداد.
در این جا به صورتیکه اسپویل نشود، به هر جلد آن کمی اشاره میکنم.
- جلد اول (هری پاتر و سنگ جادو): هری تازه متوجه قدرت خاص خود میشود و با دنیای جادوگرها و مدرسه بینظیر و شگفت انگیز هاگوارتز آشنا میشود.
- جلد دوم (هری پاتر و حفره اسرارآمیز): هری و همراهانش در این جلد با کسی یا چیزی روبهرو هستند که بچههای مدرسه را یکی یکی به سنگ تبدیل میکند.
- جلد سوم (هری پاتر و زندان آزکابان): فرار یک زندانی خطرناکی به نام سیریوس بلک از زندان آزکابان که همه احتمال میدهند او برای گرفتن انتقام از هری به دنبال او باشد، ماجراهایی را در پی دارد.
- جلد چهارم (هری پاتر و جام آتش): آغازی بر معرفی یکی از خشنترین شخصیتهای داستانی یعنی لرد ولدمرت و درگیریهای او با هری…
- جلد پنجم (هری پاتر و محفل ققنوس): این جلد بیشتر نقش وصل کردن قسمت قبلی به بعدی را دارد. سختیهای زیادی برای هری رخ میدهد. این در حالی است که دامبلدور مانند همیشه حامی او نیست و سر شلوغی خودش را دارد. یکی از قسمتهای کلیدی این مجموعه داستان همین جلد محسوب میشود.
- جلد ششم (هری پاتر و شاهزاده دورگه): در باب این قسمت هیچ چیز نمیگویم. در این قسمت من در کنار یکی از شخصیتهای اصلی داستان اشک ریختم. واقعا… باورتان میشود؟ برای همین میگویم که با یک داستان جادوگری روبه رو نیستید!
- جلد هفتم (هری پاتر و یادگاران مرگ): و اما رویارویی هری و ولدمرت… چیزی که از اول تا اینجای داستان به هر نحوی در انتظار آن بودیم. حالا یا در قالب کشف یا هیجان آغاز و دیدن برنده این درگیری…
این بود خلاصهای از آنچه در هر جلد رخ میدهد. قبل از اینکه چیزی بگویم، این را اضافه کنم که این هفت قسمت به هم مرتبط هستند. پس نمیشود بدون ترتیب مطالعه کردشان. اگر بخواهم نمره بدهم، جلد چهارم حیرتآور، جلد ششم بینظیر، جلد پنجم دردآور و جلد هفتم هیجانانگیز و سه جلد قبلی علیرغم عالی بودن، زمینه را برای عمیق شدن خواننده در داستان فراهم میکردند.
این مجموعه داستان، فیلم هم دارد که خوب شاید با اغراق فقط بتوان به قسمت هفت آن نمره خوبی داد و من حداقل اصلا مابقی قسمتهایش را نپسندیدم.
هری پاتر را از چه زمانی میتوان خواند؟ حدود سن ۱۱ تا ۱۲ سال سن مناسب خواندن این مجموعه داستان است.
اما چرا باید یک مجموعه داستان حدود ۵۰۰۰ صفحهای را بخوانیم؟ خیلی ساده است، آشنایی با یک فضای به شدت متفاوت و البته هیجانانگیز. هیجان انگیز به حدی که اگر پیش داوری را کنار بگذارید و شروع به خواندن صفحه اول کنید، شک نکنید تا چندین ساعت بدون متوجه شدن گذر زمان، داستان را پیش خواهید رفت و همذات پنداری خواهید کرد. با چه کسی؟ با هر کاراکتری که جذب آن شوید.
این کتاب به قدری محبوب شده بود که در زمان نوشتن هر قسمت، فرومهایی شروع به ارائه درخواست به نویسنده آن میکردند که خط داستان چگونه شود یا چگونه نشود. حتی در برخی جاها نقل است که قبل از قسمت ششم، رولینگ اعلام می کند که یکی از شخصیتهای اصلی کشته خواهد شد و با هجوم هواداران روبه رو شده بود که نکند آن شخصیت هری باشد.
بگذریم، کی شروع میکنید؟ قبل از شروع پیشنهاد میکنم کمی هم با نویسنده این اثر آشنا بشید. بیوگرافی جیکی رولینگ در قالب یک پادکست برای شما.