خودزندگینامه
خودزندگینامه (خویش نامه، حسبحال، یا سرگذشتِ خود) زندگینامهای است که به دست خودِ فرد نوشته میشود.
خودزندگینامهها ذاتاً ذهنی هستند. ناتوانی یا عدم تمایل نویسنده در به یادآوردن دقیق خاطراتی که مربوط به موارد خاصی باشد، منجر به دادن اطلاعات نادرست و گمراهکننده به خواننده میشود. برخی از جامعهشناسان و روانشناسان خاطرنشان کردهاند که زندگینامه نویسی توانایی بازتولید تاریخ را برای نویسنده فراهم میکند.
خودزندگینامه نوعی خاطره نوشت است که به زندگینامه مشابهت دارد (گاهی حتی تمایز آن از زندگینامه بسیار دشوار است). بااینحال، زندگینامه بهطورکلی به “زندگی و عصر” نویسنده میپردازد، درحالیکه خاطره نوشت یک روایتگر دارد که بیشتر تمرکز وی بر خاطرات، احساسات و عواطفش معطوف است.
“خودزندگینامه داستانی” به رمانهایی گفته میشود که دربارهی یک شخصیت داستانی هستند، بهطوریکه آن شخصیت درباره زندگی خود مینویسد، به این معنا که راوی داستان اولشخص و خود آن فرد است و رمان بازگوکننده تجربیات و حالات درونی و بیرونی اوست. “مال فلاندرز” اثر دانیل دفو یکی از انواع خودزندگینامه داستانی است. از دیگر مثالهایی که میتوان برای این ژانر ادبی زد، دیوید “کاپرفیلد” اثر چارلز دیکنز و “ناتورِ دشت” اثر جی. دی. سالینجر است که به ترتیب نمونهای از یک کار کلاسیک و مدرن از این ژانر میباشند.
زندگینامه
زندگینامه یا بیوگرافی (برگرفته از واژه یونانی bios به معنای “زندگی” graphos به معنای نوشتن) یادداشتهایی درباره زندگی یک یا چند شخص است، که معمولاً در قالب یک کتاب یا مقاله و یا در قالبهای دیگری مانند یک فیلم منتشر میشود.
زندگینامهها بیشتر داستانهایی واقعی هستند و نه تخیلی که بر پایه یادداشتهای شخصی افراد است و اطلاعاتی که در اختیار خواننده قرار میدهد تنها منحصر به تاریخ رویدادها در زندگی شخص نیست بلکه به توضیح و تحلیل این رویدادها نیز میپردازد. زندگینامه درواقع تجربه شخص از رخدادهای زندگی را بهتصویر میکشد.
زندگینامهها معمولاً غیرداستانی هستند. اما برای بهتصویر کشیدن و روایت زندگی افراد از داستان هم میتوان استفاده کرد. آثار متعلق به این ژانر را در مدیومهای مختلف، از ادبیات گرفته تا فیلم، زندگینامه میگویند.
از نخستین زندگینامه نویسان معروف و از چهرههای برجسته جهان کلاسیک پلوتارک است. کورنلیوس نپوس در سال ۴۴ پیش از میلاد مسیح، زندگینامهای بانام “زندگی فرمانروایان” منتشر کرد. اما اثر سوتونیوس بانام “زندگی امپراتوران روم” ممکن است جزء نخستین زندگینامههایی باشد که حاوی داستانهای اساطیری نیست.
لازم به ذکر است که زندگینامهها در زبان انگلیسی در قرن هشتم ظهور کردند و از آن میتوان به “اعمال و یادبودها” اثر جان فاکس اشاره کرد.
در قرن بیستم و با اوج گرفتن علوم روانشناسی و جامعهشناسی، نوع شرححالنویسی نیز دستخوش تغییرات زیادی شد. علم روانکاوی شرححالنویسان را تحریک کرد تا روی دوران کودکی و نوجوانیشان تأکید بیشتری داشته باشند و آمدن این ایدههای مدرن بود که روش نوشته شدن زندگینامهها را نیز تغییر داد.
لیتون استراتچی ازجمله کسانس است که انقلابی در زندگینامه نویسی ایجاد کرد. اثر مشهور وی “ویکتوریای برجسته” است که زندگینامه چهار رهبر عصر ویکتوریا (کاردینال منینگ، فلورانس نایتینگل، توماس آرنولد و ژنرال گوردون) را در برمیگیرد.
زندگینامه چندرسانهای یکی از فرمهای زتدگینامهنویسی است که در سالهای اخیر نسبت به فرم سنتی آن به محبوبیت بیشتری دستیافته است. این نوع زندگینامه شامل فیلمهای مستندی است که درباره زندگی افراد مشهور ساخته میشود.
زندگینامههای آنلاین و سی دی نیز ازجمله فرمهای جدید زندگینامه نویسی است که برخلاف کتابها و فیلمها که اغلب یک روابط تاریخی را بازگو میکنند، در عوض، مجموعهای از کلیپهای ویدیویی، عکسها و مقالات مربوط به یک فرد خاص هستند.