وبلاگ من

مسخ | کافکا

مسخ | کافکا

کتاب این‌گونه آغاز می‌شود: "گرگوار سامسا یک روز از خواب بیدار شد و دید که در رختخوابش به یک حشره ی مهیب تبدیل شده است . " در همین سطر اول داستان می‌فهمیم که با یک داستان عادی سروکار نداریم. گرگوار برای حمایت از خانواده، و برای اینکه خواهرش را به هنرستان بفرستد،...

بیگانه | آلبرکامو

بیگانه | آلبرکامو

"همه مردم می دانند که زندگی به زحمت زیستن نمی ارزد. در سی سالگی مردن یا هفتاد سالگی چندان اهمیت ندارد. چون طبیعتاً، در هر دو صورت مردان و زنان دیگر زندگی شان را خواهند کرد. و این در طول هزاران سال ادامه خواهد داشت. به طور کلی، هیچ چیز روشن تر از این نبود. همیشه این من...

دل سگ | میخائیل بولگاکف

دل سگ | میخائیل بولگاکف

"عوعوعو...عو..و....و...عوعو. آخ نگاهم کنید، دارم می‌میرم. پای این درگاهی کولاک برایم مرثیه می‌خواند و من همراهش زوزه می‌کشم. کارم تمام است، آن بی پدر که کلاه سفید چرکی به سر داشت، آب جوش ریخته و پهلوی چپم را سوزانده. آشپز ناهارخوری اداره شوروی اقتصاد ملی را می‌گویم....

یک رمانس دانشگاهی مرگبار | محمود سعید‌نیا

یک رمانس دانشگاهی مرگبار | محمود سعید‌نیا

شخصیت اصلی داستان پیرمردی است که عمری بس طولانی کرده و مرگ بسیاری از نزدیکان خود را دیده‌است و به انتظار مرگ است. خود را دچار سندروم روایتگری ناشی از شمارش معکوس می‌داند. نویسنده درباره راوی داستان این‌طور گفته‌است: "راوی که قطعا غیرقابل‌اعتماد است، هم از نظر فنی/...

خوشه‌های خشم | جان اشتاین بک

خوشه‌های خشم | جان اشتاین بک

بحران اقتصادی سال ۱۹۲۹ در آمریکا بسیاری از خانواده‌ها را وادار به مهاجرت کرد. در رمان خوشه‌های خشم با خانواده پرجمعیت جاد در این سفر دشوار همراه می‌شویم. خانواده جاد که کشاورز و ساکن اوکلاهاما هستند با صنعتی شدن کشاورزی و از دست دادن زمین‌شان مجبور می‌شوند هرچه دارند...

ابله محله | کریستین بوبن

ابله محله | کریستین بوبن

داستان درباره پسر خیال‌پردازی به نام آلبن است، او کم حرف و کنجکاو است و با دیدی متفاوت دنیا را می‌بیند و تحسین می‌کند. آلبن عاشق جنازه‌ خیالی زنی به نام ژه می‌شود که زیر یخ‌ها گرفتار شده: "یک قانون قدیمی دنیاست، قانونی نامکتوب، هر کسی که چیزی بیشتر دارد در همان لحظه...

مزرعه حیوانات | جورج اورول

مزرعه حیوانات | جورج اورول

داستان از غفلت ساده یک مرزعه‌دار شروع می‌شود. مزرعه‌دار شب هنگام در حالی که مست است در مرغدانی را قفل می‌کند، ولی فراموش می‌کند سوراخ بالای آن را هم ببندد. حیوانات از قبل قرار داشتند که در این شب دور هم جمع شوند و ماجرای خواب عجیب خوک پیری که بین همه حیوانات محترم است...

پس از تو | جوجو مویز

پس از تو | جوجو مویز

"می خوام بگویم نمی توانم برگردم به استورتفیلد و برایشان دوباره همان دختر شوم. همان دختری که مجبور است نارضایتی مادرش را حس کند که با همه ی وجودش تلاش می کند کسی نفهمد ناراضی است، و عزم راسخ و سرخوش پدرش را که ” همه چیز رو به راه است، اوضاع خوب است”. طوری یک سره این...

من پیش از تو | جوجو مویز

من پیش از تو | جوجو مویز

"رهبر ارکستر قدمی به جلو برداشت و با پا دوبار به سکو ضربه زد، یک هیس قوی سالن را فراگرفت. سکوت برقرار شده زنده و مشتاق بود. بعد رهبر ارکستر چوبش را به حرکت درآورد و یک‌باره صدای ساز در نهایت شفافیت سالن را پر کرد، موسیقی حالا برایم عینیت مادی پیداکرده بود؛ چیزی نبود...

واتساپ من

۰۹۱۱۲۹۵۰۸۹۶

تلگرام من

mohamadrezatehraani

ایمیل من

mohamad.tehraani[at]gmail.com